سرمقاله
ملاحظات اخلاقی درعملکرد مدیران و نخبگان
1 - رابطه اخلاق باعملکرد ومنش مدیران ، نخبگان ، متخصصان و فرهیختگان جامعه ازآن جهت اهمیت دوچندان دارد که این جمع به لحاظ ویژگیهای خاص خود، ممکن است حساسیت کمتری نسبت به رفتارها و هنجارهای اخلاقی خود داشته باشد. علاوه براین، باتوجه به جایگاه ویژه این قشر در جامعه، مردم انتظار رفتار واقدامات مبتنی براخلاق غیرحرفه ای را ازآنها ندارند. این دوجنبه مارابدان سمت هدایت می کند که ضمن ارج نهادن به تمامی جنبه های رفتاری مبتنی براخلاق حرفهای این جمع هوشمندو اندیشمندجامعه، انتظارداریم که این مجموعه راهبرجامعه و الگویی برای دیگران باشد.
پیرامون رابطه هوشمندی واخلاق، فیلسوف معروف فرانسوی "ژان ژاک روسو" مطلبی به این مضمون دارد : باآنکه اهمیت هوش ازدیربازبه عنوان جنبه ای متمایزوممتاز انسان نسبت به دیگرجانداران شناخته شده وبه آن تاکیدشده است ، با این همه آیا نه این است که بسیاری ازعیوب آدمی نیزازهمین توانایی برخاسته اند؟ آیانه این است که نیرنگ وریا وسالوس هم ازانسان اندیشمندوهوشمندسرمی زند؟ وآیا نه این است که ریاکه ازهوشمندی مایه می گیرد و دربازارجامعه به فروش می رسد ، بیشتر ازهرعیبی جامعه را ازحقیقت تهی وانسان رابی ارج می کند؟
روسودرکتاب معروف تربیتی خود "امیل " به خوبی نشان می دهدکه آنچه درجامعه متمدن تربیت خوانده می شود چیزی به جزدورکردن کودک ازطبیعت وآموختن و ریاکاری نیست . هدف تربیت آن است که کودکان ازرفتارکودکانه خود دوری جویندو مطابق پسند بزرگسالان عمل کنند. نتیجه نهایی این گونه تربیت درنهایت آن است که انسان خودراپنهان کند وآنچه به راستی در اونیست، به نمایش گذارد. باورخودرا انکار کندوآنچه به هیچ روی باورندارد رابرخود بربندد و دورویی پیشه سازد. درواقع بازیگرنقشی شود که جامعه ازاو می خواهد. این گونه رفتاررا کسان زیادی هوشمندی دانستهاند، درحالی که نهایت آن، سقوط اخلاقی است.
ازدیدگاه روسو آنچه انسان را از انسان بودن دورمی کند، مایه تباهی ودوری ازاخلاق است و واژههایی چون تمدن ، تربیت وتخصص وغیرآن تغییری درمسئله نمی دهد. اوبه شاگرد خود میگوید: «می خواهم پیش ازهرحرفه ، حرفه انسان بودن را به تو بیاموزم» .
اگرچه فیلسوفان زیادی مثل ولتر، سخنان روسو رابه باد تمسخرگرفته اند، لیکن متفکر آلمانی " امانوئل کانت" پیامی روشن ازآن دریافت کرده ومی گوید : اگرنیوتن کاشف قانون طبیعت است ، روسو نیز کاشف قانون اخلاقی است .
2 - ازمدتی پیش که به فکرتنظیم مطلبی دراین باره بودم هرنوشته ونقلی که به نوعی می توانست راهگشا وکمک کننده باشد توجهم راجلب می کرد ، چراکه قطعا" کمال بخشیدن به موضوع وافزودن غنای آن اثرگذاری بیشتری می داشت . درهمین روزها و زمانی مشغول تورق پایان نامههای دانشجویان دوره های عالی بودم ، عنوانی توجهم راجلب کردو مرا تحت تاثیر قرارداد. موضوع پایان نامه " ارائه مدلی برای تاثیر دادن ملاحظات اخلاقی درتصمیم گیری ومدیریت " بود . نکته ای که بیشتربرایم جذاب می نمود توجه جوانان به تاثیراخلاق درمدیریت وضرورت پرداختن به آن بود. این گروه به لحاظ تخصصی خواسته است باپیداکردن مدلی ریاضی خلاء موجود راپرکند. شاید بدین ترتیب وازطریق این مدل، تصمیمات مدیریت صرفا" مبتنی برمعیارهای متعارف سود و زیان ودرآمد وغیرآن استوار نشده وملاحظات اخلاقی رانیزدرخود لحاظ کند.درمحتوای رساله وبانگاهی جهانی به بنگاهها ومسئولیت مدیران، توجه به مسائلی همچون : رعایت محیط زیست ، تجدید موادخام ، دمای اتمسفر، کنترل انتشار گازکربنیک، بهره برداری مسئولانه ازانرژی ، تعادل اجتماعی وتوسعه هماهنگ کشورهای غنی وفقیر مورد عنایت قرارگرفته واخلاق ازنگاهی دیگر و جایگاهی کلان مورد توجه قرار گرفته است .
احساسی که دراینجا به انسان دست می دهدآن است که حداقل درچارچوب موضوعاتی این چنین ومواردی که درسازمانها قابل مدل شدن است، افکار جوانان تحصیلکرده امروزی و سایر اهل علم ورود پیداکرده و سعی شود چالشهای اساسی مدیریت حتیالمقدور در بستر اخلاق قرار گیرد.
3 - اخلاق واژه ای پیچیده همراه با تفسیرهای شخصی و عمومی است.خاطرم هست که در گذشته، درسی با عنوان اخلاق درجدول دروس مدارس وجود داشت ونمره ای هم تحت نام اخلاق درکارنامه دانش آموزان قرارمی دادند. شاید سعی براین بود که نظام آموزشی ازاین طریق اخلاق رادرمسیررشد وتعالی جایگاهی ویژه بخشیده وتاحدی نهادینه کند.
اینکه اخلاق چیست و چه مولفه هایی دارد بحث وسیع وگسترده ای راطلب می کند، لیکن همگان ازاخلاق برداشتی انسانی و روش و رفتاری پسندیده ، معقول و منطقی را انتظار دارند. واژه هایی چون اخلاق حرفه ای ، اخلاق خانواده ، اخلاق سیاسی ، اخلاق اجتماعی وغیرآن می تواند موید نکته مطرح شده باشد.
با همه کمیت گرایی ورفتارهای حسابگرانه که درزندگی اجتماعی وشغلی انسانهای امروز ایجاد شده است ، اخلاق همواره جایگاه خودراحفظ کرده و در هرمکان و در هر مناسبت که رفتاری غیراصولی وناپسند مشاهده می شود ، این افسوس رابه همراه دارد که چرا اخلاق رعایت نشده ویاچه خوب بود اخلاق درزندگی وخصوصا" اخلاق حرفه ای درکار، جایگاه ومنزلت خود راحفظ می کرد.
امروز ازمدیران ، نیروهای متخصص وعلمی انتظار میرود اخلاق را درکار رعایت کنند و از بروز جنبه هایی پرهیز کنند که به عدم عنایت به اخلاق حرفه ای منجر می شود. چرا که این مسئله احساس نزدیکی به ارتکاب گناه را درانسان بیدارمی سازد.
4 - سخن به درازا کشید، لیکن بهنظر میرسد میتوان این امیدواری را ایجاد کرد که بحث اخلاق واهمیت آن درحرفه خصوصا" مدیریت جایگاه ونقش اساسی دارد. باید درکنارهمه توانمندیها وقابلیتها برای مدیران واهل تخصص به اخلاق خصوصا" اخلاق شایسته حرفه، بپردازیم. اشاره براین نکته جاداردکه دربحثهایی که به منظورایجاد تحول وبهبودکیفی برنامه های آموزش مدیران درسازمان مدیریت صنعتی صورت گرفته و می گیرد، اخیرا" موضوع جایگاه پرورش وپرداختن به مباحثی این چنین دردستورکارقرارگرفته وحتی پروژه هایی نیزبه جهت نهادینه کردن کارپیشنهاد شده است . ظاهرا" همگی احساس می کنند که باید خلاء موجود پرشود وباآموزش ویا از طریق دیگر، جنبه های اخلاق حرفه ای پر رنگ تر ازهمیشه به صحنه آورده شود.
مدیریت در اسلام:بیست اصل از فرمان حضرت علی (ع) به مالک اشتر در
اینترنت و بازاریابی
10 قانون برای موفقیت کسب و کار
[عناوین آرشیوشده]